1 باد نوروزی صلا بر خوان عشرت میزند یا جهان از دلگشایی دم ز جنت میزند؟!
2 سبزه دل را صیقل از زنگ کدورت میزند بر رخ جانها هوا آب از طراوت میزند!
3 گستراند تا بساط خرمی در گلستان ابر دامن بر کمر از بهر خدمت میزند
اولین نفری باشید که نظر میدهید
این شعر چه حسی در تو زنده کرد؟ برداشتت رو بنویس، تعبیرت رو بگو، یا پرسشی که در ذهنت اومده رو مطرح کن.
1 دل چسان پنهان کند در سینه آه خویش را دانه چون بر خویشتن دزدد گیاه خویش را
2 بسکه شب کردم چو صیقل با قد خم اضطراب ساختم آیینه سنگ تکیه گاه خویش را
1 سرکرد وصف خوبی رویت، زبان ما بگرفت خوبی تو، سخن از دهان ما
2 گر پادشاهی همه عالم بما دهند غیر از غم تو هیچ نباشد از آن ما
1 گل چو او خواهد شود، بنگر خیال خام را؟ سرو حرف قد زند پیشش، ببین اندام را
2 می کند کیفیت آن چهره، یک سر جام را پخته سازد آتش لعل تو، حرف خام را
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به