صلا از جلال الدین محمد مولوی(مولانا) غزل 2687

جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

صلا ای صوفیان کامروز باری

1 صلا ای صوفیان کامروز باری سماع است و وصال و عیش آری

2 بکن ای موسی جان خلع نعلین که اندر گلشن جان نیست خاری

3 کبوترها سراسر باز گردند که افتاد این شکاران را شکاری

4 شود سرهای مستان فارغ از درد چو سر درکرد خمر بی‌خماری

5 بخور که ساعتی دیگر نبینی ز مشرق تا به مغرب هوشیاری

6 برآور بینی و بوی دگر جوی که این بینی است آن بو را مهاری

عکس نوشته
کامنت
comment
بنر