- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 سحرگهان که دم صبح در هوا گیرد صبا چراغ گل از شمع روز واگیرد
2 بگرید ابر بهاری و غنچه از سر لطف سرشک او همه در دامن قبا گیرد
3 هر آنچه سوسن آزاد بر زبان راند ز خوش زبانی او زود در صبا گیرد
4 چو افتد آتش خورشید در حراقة شب چراغ لاله از و روشنی فرا گیرد
5 ز شرم روی بتم گل چنان برآید سرخ که پای تا سر او آتش حیا گیرد
6 رشک ژاله زرخسار لاله رونق یافت کهر هر اینه از جوهری بها گیرد
7 چنین که گل بجوانی و حسن مغرورست حدیث بلبل عاشق درو کجا گیرد؟
8 ز تنگ چشمی غنچه اگر چه زر دارد دهدن برابر گشاید و زو عطا گیرد