جلال عضد

جلال عضد

جلال عضد
جلال عضد

سحر چون غنچه بگشاید گریبان از جلال عضد غزل 216

غزل 216 ام از 401 غزلیّات

سحر چون غنچه بگشاید گریبان

1 سحر چون غنچه بگشاید گریبان بیا بشنو خروش عندلیبان

2 خروش بلبلان تیغ در چنگ چنان کز منبر آواز خطیبان

3 برآید سرو خوش چون گل درآید خوش است آزادگان را با غریبان

4 چه خوش باشد که بنشینند در باغ به پای گل حبیبان با حبیبان

5 من از دانش نفورم وز ادب دور کجا سودم کند پند ادیبان

6 قدح در دور ما بر خاک ریزند نصیب ما فدای بی نصیبان

7 مرا دردی که دارم از تو در دل دریغ آید که گویم با طبیبان

8 جلال آن کز حبیبش ناگزیر است بباید بردنش جور رقیبان

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر سحر چون غنچه بگشاید گریبان

شاعر شعر سحر چون غنچه بگشاید گریبان چه کسی است ؟

شاعر شعر سحر چون غنچه بگشاید گریبان جلال عضد می باشد.

شعر سحر چون غنچه بگشاید گریبان در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 8 سروده شده است.

قالب شعر سحر چون غنچه بگشاید گریبان چیست ؟

قالب شعر سحر چون غنچه بگشاید گریبان غزل است

مضمون اصلی شعر سحر چون غنچه بگشاید گریبان چیست؟

این شعر در دسته‌بندی پندآموز, شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, غمگین, مرگ قرار دارد و مضمون اصلی آن پندآموز, شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, غمگین, مرگ است.
بنر