-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 سحر چون غنچه بگشاید گریبان بیا بشنو خروش عندلیبان
2 خروش بلبلان تیغ در چنگ چنان کز منبر آواز خطیبان
3 برآید سرو خوش چون گل درآید خوش است آزادگان را با غریبان
4 چه خوش باشد که بنشینند در باغ به پای گل حبیبان با حبیبان
5 من از دانش نفورم وز ادب دور کجا سودم کند پند ادیبان
6 قدح در دور ما بر خاک ریزند نصیب ما فدای بی نصیبان
7 مرا دردی که دارم از تو در دل دریغ آید که گویم با طبیبان
8 جلال آن کز حبیبش ناگزیر است بباید بردنش جور رقیبان