سحر با ناقه گفتم از اقبال لاهوری ارمغان حجاز 49

اقبال لاهوری

اقبال لاهوری

اقبال لاهوری

سحر با ناقه گفتم نرم تر رو

1 سحر با ناقه گفتم نرم تر رو که راکب خسته و بیمار و پیر است

2 قدم مستانه زد چندان که گوئی بپایش ریگ این صحرا حریر است

عکس نوشته
کامنت
comment