-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 سحر فغان من آنمه ز طرف بام شنید شکایتی که ازو داشتم تمام شنید
2 زیان دشمنی و سود دوستی گفتم عیان نگشت که خود رای من کدام شنید
3 دگر هوای گلستان نکرد مرغ چمن چو حال خسته دلان اسیر دام شنید
4 پیام وصل ز معشوق عین مرحمتست خجسته وقت اسیری که این پیام شنید
5 بنام و ننگ مقید مشو که زاهد شهر هزار طعن ز هر کس برای نام شنید
6 سلیم گو بجواب شکسته پردازد بشکر آنکه بهرجا که شد سلام شنید
7 دگر ز عشق جوانان مست توبه نکرد بنکته یی که فغانی ز پیر جام شنید