- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ساقی بیا و جام طرب پرشراب کن بیدار باش و دیده ی غفلت به خواب کن
2 ای آفتاب کشور خوبی! به وقت صبح خاطر منور از می چون آفتاب کن
3 گر بایدت شراب، بیا خون من بخور ور بایدت کباب، دلم را کباب کن
4 گفتم بر طبیب که زارم ز دور چرخ گفتا دوای خویش ز دور شراب کن
5 معشوق و جام می به دعا می کنم طلب یارب دعای من به کرم مستجاب کن
6 حیدر! ز چنگ زلف چو چنگش به هر مقام از سوز سینه ناله ز دل چون رباب کن
7 دردانه با من است، ازین غصه، مدعی! رو همچو بحر دیده ز حسرت پر آب کن