صدرا ، مساعی تو از رشیدالدین وطواط قصیده 203

1 صدرا ، مساعی تو مؤید بود همی و ز تو نظام دین محمد بود همی

2 تو شمس دینی و بفضای بهای تو دین را جمال و زینت بی حد بود همی

3 در هند و روم و ترک نباشد نشان شیر تا رای تو چو روی مهند بود همی

4 خاک ستانهٔ تو ، که چرخ سیادتست از روی چرخ افزون مسند بود همی

5 کردار تو بخیر مشهر شدست و باز گفتار تو بصدق مؤید بود همی

6 فضل تو و سخاوت تو ده قصیده اند کان را ثبات ذکر مخلد بود همی

7 اسباب ملک از تو مهیا شود همی و ارکان شرع از تو مشید بود همی

8 آن زمره را که فاضل تحصیل دولتند اندر زمانه صدر تو مقصد بود همی

9 چشم مخافان تو و روز حاسدانت از هیبت تو ابیض و اسود بود همی

10 هر عالمی ، که مشکل آفاق حل کند در مجلس تو عاجر ابجد بود همی

11 یک نکتهٔ کمینه ز انواع دانشت سرمایهٔ خلیل و مبرد بود همی

12 تا رونق کمال ندارد بنزد عقل هر جا که از علوم مجدد بود همی

13 بادا مرکب از تو همه مفردات مجد تا در سخن مرکب و مفرد بود همی