1 غمش باشد شراب بیغش ما تراود آب حیوان زآتش ما
2 شکست بال شد در دام صیاد نخستین تیر روی ترکش ما
3 چو مجنون روی آبادی نبیند بیابانگرد شوق سرکش ما
4 خس و خاشاک شورستان عشقیم پزد سودای خام از آتش ما
5 به زیر آسمان گویا اسیریم که شد بیهوده گردی ابرش ما
اولین نفری باشید که نظر میدهید
این شعر چه حسی در تو زنده کرد؟ برداشتت رو بنویس، تعبیرت رو بگو، یا پرسشی که در ذهنت اومده رو مطرح کن.
1 پری گشته آیینه دار هوا توان دیدن از روی کار هوا
2 چرا مست و مجنون نباشد کسی هوای بهار و بهار هوا
1 بحر عشق است و وفا گوهر پاک است اینجا کشتی چاره گران سینه چاک است اینجا
2 سیر بازار وفا محشر ارباب دل است عالم تفرقه یک دامن پاک است اینجا
1 روشنگر چشم و دل ما کن شب ما را صیقل نزند تیره دلی مطلب ما را
2 دل شکر تو را از قلم شکوه نویسد باور نکند ساده دلی یا رب ما را
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به