زین عبارات جنون تحقیق بی‌ناموس از بیدل دهلوی غزل 757

1 زین عبارات جنون تحقیق بی‌ناموس نیست شیشه ‌گو صد رنگ‌ توفان‌ کن پری طاووس نیست

2 اتحاد آیینه‌دار، رنگ اضدادست و بس هر کجا لبیک وادزدد، نفس ناقوس نیست

3 لفظ و معنی‌ گیر خواهی ظاهر و باطن تراش رشته‌ای جز شمع در پیراهن فانوس نیست

4 تا تجدد جلوه دارد شبههٔ معنی بجاست کس چه فهمد این عبارتها یکی مأنوس نیست

5 دامن صحرای مطلب بسکه خشک افتاده است آبروها بر زمین می‌ریزد و محسوس نیست

6 از سراغ رفتگان دل جمع باید داشتن کان همه آواز پا، جز در کف افسوس نیست

7 در محبت مرگ هم چون زندگی دام وفاست این‌ورق هرچند برگردد،‌خطش‌معکوس نیست

8 تشنه‌لب باید گذشت از وصل معشوقان هند هیچ ننگی در برهمن‌زادگان چون بوس نیست

9 کار پیچ و تاب موجم با گهر افتاده است آنچه می خواهد تمنا در دل مایوس نیست

10 بسکه بیدل سازناموس محبت نازک است شیشهٔ اشکی‌که رنگش بشکنی بی‌کوس نیست