1 سبعه منحوسه هفت اختر شومند نحس و ترش روی و زشت در همه احیان
2 کید و غطیط و غریم باشد و سرموس نیز گلاب است و ذوذوابه و لحیان
1 حکایتی ز ملوک سلف شنیدستم که همچو من بشگفتی رود هر آنکه شنود
2 هزار و پانصد و هفتاد و چار میلادی که سال نهصد و هشتاد و دو ز هجرت بود
1 چو بی وجود خداوندگار آسایش حرم بود بخرد و بزرگ این کشور
2 دوباره نامه نبشتند مفتیان مهین بمیر فرخ دانش پژوه دانشور