-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 صبا از زلف مُشکین عُقده وا کرد مرا سرگشته چون باد صبا کرد
2 بنازم طعنۀ بیگانگان را که آخر با تو ما را آشنا کرد
3 کنون آن شاخ مرجان را توان یافت که در خون مردم چشمم شنا کرد
4 قیامت قامت من تا به پا خاست قیامتها از آن قامت به پا کرد
5 غبارا غارت دین و دل ما خدا کِی بر نکورویان روا کرد؟