-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 صبا اگر گذری افتدت به کشور دوست بیار سوی محبان پیامی از در دوست
2 وگر چنان که در آن حضرتت نباشد یار برای دیده بیاور غباری از در دوست
3 غبار درگه او توتیای دیده کنیم بدین وسیله ببینیم سوی منظر دوست
4 بسوختیم ز هجران شراب وصل بیار که آب دوست نشاند شرار آذر دوست
5 من گدا و تمنای وصل او هیهات مگر به خواب ببینم خیال منظر دوست
6 اگرچه دوست به چیزی نمیخرد ما را به عالمی نفروشیم موئی از سر دوست
7 چه باشد ار شود از بند غم دلش آزاد که هست فیض ثناخوان کمینه چاکر دوست