جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

جلال الدین محمد مولوی(مولانا)
جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

روستایی از جلال الدین محمد مولوی(مولانا) مثنوی معنوی 14

مثنوی معنوی 14 ام از 6329 دفتر دوم

روستایی گاو در آخر ببست

1 روستایی گاو در آخر ببست شیر گاوش خورد و بر جایش نشست

2 روستایی شد در آخر سوی گاو گاو را می‌جست شب آن کنج‌کاو

3 دست می‌مالید بر اعضای شیر پشت و پهلو گاه بالا گاه زیر

4 گفت شیر از روشنی افزون شدی زهره‌اش بدریدی و دل خون شدی

5 این چنین گستاخ زان می‌خاردم کو درین شب گاو می‌پنداردم

6 حق همی‌گوید که ای مغرور کور نه ز نامم پاره پاره گشت طور

7 که لو انزلنا کتابا للجبل لانصدع ثم انقطع ثم ارتحل

8 از من ار کوه احد واقف بدی پاره گشتی و دلش پر خون شدی

9 از پدر وز مادر این بشنیده‌ای لاجرم غافل درین پیچیده‌ای

10 گر تو بی‌تقلید ازین واقف شوی بی نشان از لطف چون هاتف شوی

11 بشنو این قصه پی تهدید را تا بدانی آفت تقلید را

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر روستایی گاو در آخر ببست

شاعر شعر روستایی گاو در آخر ببست چه کسی است ؟

شاعر شعر روستایی گاو در آخر ببست جلال الدین محمد مولوی(مولانا) می باشد.

شعر روستایی گاو در آخر ببست در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 7 سروده شده است.

قالب شعر روستایی گاو در آخر ببست چیست ؟

قالب شعر روستایی گاو در آخر ببست مثنوی معنوی است

مضمون اصلی شعر روستایی گاو در آخر ببست چیست؟

این شعر در دسته‌بندی پندآموز, شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن پندآموز, شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, می‌نوشی است.
بنر