-
لایک
-
ذخیره
- سوالات متداول
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 برخیز که جان است و جهان است و جوانی خورشید برآمد بنگر نورفشانی
2 آن حسن که در خواب همیجست زلیخا ای یوسف ایام به صد ره به از آنی
3 برخیز که آویخت ترازوی قیامت برسنج ببین که سبکی یا تو گرانی
4 هر سوی نشانی است ز مخلوق به خالق قانع نشود عاشق بیدل به نشانی
5 هر لحظه ز گردون برسد بانگ که ای گاو ما راه سعادت بنمودیم تو دانی
6 برخیز و بیا دبدبه عمر ابد بین تا بازرهی زود از این عالم فانی
7 او عمر عزیزی است از او چاره نداری او جان جهان آمد و تو نقش جهانی
8 بر صورت سنگین بزند روح پذیرد حیف است کز این روح تو محروم بمانی
9 او کان عقیق آمد و سرمایه کانها در کان عقیق آی چه دربند دکانی