- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 خیز تا ما یک قدم بر فرق این عالم زنیم وین تن مجروح را از مفلسی مرهم زنیم
2 تیغ هجران از کف اخلاص بر حکم یقین در گذار مهرهٔ اصل بنی آدم زنیم
3 جمله اسباب هوا را برکشیم از تن سلب پس تبرا را برو پوشیم و کف بر هم زنیم
4 از علایقها جدا گردیم و ساکنتر شویم بر بساط نیستی یک چند گاهی دم زنیم
5 تیغ توحید از ضمیر خالص خود برکشیم بر قفای ملحدان زان ضربتی محکم زنیم
6 آتش نفس لجوج ار هیچگون تیزی کند ما به آب قوت علوی برو برنم زنیم
7 بار خدمت را به کشتی سعادت در کشیم پس خروشی بر کشیم و کشتی اندر یم زنیم
8 اسب شوق اندر بیابان محبت تا زنیم گوی برباییم و لبیک اندرین عالم زنیم
9 پیش تا سفله زمانه بر فراقم کم زند خیز تا بر فرق این سفله زمانه کم زنیم