سعدی شیرازی

سعدی شیرازی

سعدی شیرازی
سعدی شیرازی

برخیز تا تفرج بستان کنیم از سعدی شیرازی غزل 1099

غزل 1099 ام از 1930 غزلیات

برخیز تا تفرج بستان کنیم و باغ

1 برخیز تا تفرج بستان کنیم و باغ چون دست می‌دهد نفسی موجب فراغ

2 کاین سیل متفق بکند روزی این درخت وین باد مختلف بکشد روزی این چراغ

3 سبزی دمید و خشک شد و گل شکفت و ریخت بلبل ضرورت است که نوبت دهد به زاغ

4 بس مالکان باغ که دوران روزگار کرده‌ست خاکشان گل دیوارهای باغ

5 فردا شنیده‌ای که بود داغ زر و سیم خود وقت مرگ می‌نهد این مرده ریگ داغ

6 بس روزگارها که برآید به کوه و دشت بعد از من و تو ابر بگرید به باغ و راغ

7 سعدی به مال و منصب دنیا نظر مکن میراث بس توانگر و مردار بس کلاغ

8 گر خاک مرده باز کنی روشنت شود کاین باد بارنامه نه چیزیست در دماغ

9 گر بشنوی نصیحت و گر نشنوی، به صدق گفتیم و بر رسول نباشد به جز بلاغ

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر برخیز تا تفرج بستان کنیم و باغ

شاعر شعر برخیز تا تفرج بستان کنیم و باغ چه کسی است ؟

شاعر شعر برخیز تا تفرج بستان کنیم و باغ سعدی شیرازی می باشد.

شعر برخیز تا تفرج بستان کنیم و باغ در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 7 سروده شده است.

قالب شعر برخیز تا تفرج بستان کنیم و باغ چیست ؟

قالب شعر برخیز تا تفرج بستان کنیم و باغ غزل است

مضمون اصلی شعر برخیز تا تفرج بستان کنیم و باغ چیست؟

این شعر در دسته‌بندی پندآموز, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن پندآموز, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, مرگ, می‌نوشی است.
بنر