- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 خیز تا بر یاد عشق خوبرویان می زنیم پس ز راه دیده باغ دوستی را پی زنیم
2 از نوای نالهٔ نی گوشها را پر کنیم وز فروغ آتش می چهرهها را خوی زنیم
3 چون درین مجلس به یاد نی برآید کارها ما زمانی بیت خوانیم و زمانی نی زنیم
4 زحمت ما چون ز ما می پارهای کم میکند خرقه بفروشیم و خود را بر صراحی میزنیم
5 چنگ در دلبر زنیم آن دم که از خود غایبیم پس نئیم اکنون چو غایب چنگ در وی کی زنیم
6 از برای بی نشانی یک فروغ از آه دل در بهار و در خزان و در تموز و دی زنیم
7 دفتر ملک دو عالم را فرو شوییم پاک هر چه آن ما را نشانست آتش اندر وی زنیم