خیز تا در صف عقل و عافیت از سنایی غزنوی غزل 235

سنایی غزنوی

آثار سنایی غزنوی

سنایی غزنوی

خیز تا در صف عقل و عافیت جولان کنیم

1 خیز تا در صف عقل و عافیت جولان کنیم نفس کلی را بدل بر نقش شادروان کنیم

2 دشنهٔ تحقیق برداریم ابراهیم وار گوسفند نفس شهوانی بدو قربان کنیم

3 گر برآرد سر چو فرعون اندرین ره شهوتی ما بر او از عقل سد موسی عمران کنیم

4 در دل ار خیل خیال از سحر دستان آورد از درخت صدق بر روی صد عصا ثعبان کنیم

5 بر بساط معرفت از روی باطن هر زمان مهر عز لایزالی نقش جاویدان کنیم

6 عشق او در قلب ما چون هست سلطانی بزرگ نقش نقد ضرب ایمان نام آن سلطان کنیم

7 پرده از روی صلاح و زهد و عفت بردریم خانه را بر عقل رعنا یک زمان زندان کنیم

8 عاشق و معشوق و عشق این هر سه را در یک صفت گه زلیخا گه نبی گه یوسف کنعان کنیم

9 روح باطن گر چو یوسف گم شدست از پیش ما ما چو یعقوب از غمش دل خانهٔ احزان کنیم

10 نار عشق و باد عزم و خاک دانش و آب جرم عالم علم سنایی زین چهار ارکان کنیم

عکس نوشته
کامنت
comment