- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 خیزید و به پای خم مستانه سر اندازید وان راز نهانی را از پرده براندازند
2 این طرح کج گیتی شایان تماشا نیست شایان تماشا را طرح دگر اندازید
3 ذوق بشریت را این عشق کهن گم کرد عشقی نو و فکری نو اندر بشر اندازید
4 تا عشق دگرگونی پیدا شود اندر دل آن زلف چلیپا را در یکدگر اندازید
5 تا یار کهرا خواهد تا عشق کهرا شاید خود را و حریفان را اندر خطر اندازید
6 تا عامه شود بیدار تا خاصه شود هشیار اسرار حقیقت را در رهگذر اندازید
7 تا حقطلبان گردند از دربدری آزاد شیخان ریایی را از در بدر اندازید
8 این محنت بیدردی دردی دگرست آری گر دست دهد خود را در دردسر اندازید
9 گر عقل زند لافی دشنام دهید او را وانجا که جنون آید پیشش سپر اندازید
10 یک شعله برافروزید از آه دل سوزان وانگه چو بهار آتش در خشک و تر اندازید