1 جان را به پذیره آی از جا بردار زان پیش که شوقم بکشد پا بردار
2 جان و دل و دیده ارمغان آورده آیینه ای از بهر تماشا بردار
1 بی هنری در دماغ نیست بد سوزد آن فتیله که از شعله داغ نیست
2 هرگز فرشته از سر بامش نمی پرد آن را که مرغ نامه بری در سراغ نیست
1 سبزه عیش ز بوم و بر هجران مطلب نیشکر حاصل مصر است ز کنعان مطلب
2 رسن زلف پی حیله درآویخته اند جز دل تشنه از آن چاه زنخدان مطلب
1 ذوقی به کمالست و وصالی به دوامست امروز به ما منزلت عشق تمامست
2 بر صوفی بی وجد وبالست عبادت بر شیشه که خالی ست ز می سجده حرامست