- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 یاد روی تو همآغوش گلستانم کرد لذت درد تو آسوده ز درمانم کرد
2 کفر و دین باختم از نیمنظر بر رخ دوست دیده رسواشده گبر و مسلمانم کرد
3 نفسی بی تو گر از سینه تنگم سر زد برق الماس شد و سر به گریبانم کرد
4 چون صبا، سنبل امید در آغوشم بود بخت بد شانهکش طره حرمانم کرد