- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 یاد آرای ستمگر از حال خاکساری روزی اگر بکویت بادآورد غباری
2 هر کس درین گلستان نخلی نشاند بر داد جز نخل ما که هرگز باری نداد باری
3 مادر پس و تو جانا در منزلی نشسته ما غرقه و تو یارا آسوده در کناری
4 پر اشگ حسرتم چشم در گرد کلفتم دل این دشت بیکرانست و آن بحر بی کناری
5 هر کس بوعده گاهی عمری نشسته باشد از حال ماست آگاه در راه انتظاری
6 دردا که رفت عمر و از تو نشد نصیبم نه غمزه نهانی نه لطف آشکاری
7 کشتی مرا و خونم بادت حلال جانا یکبار بر مزارم گر افکنی گذاری
8 بگزیده از نکویان دیگر طبیب خسته هجران گزین نگاری فرقت پسند یاری