- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 یاد تو ما را چو در خیال بگردد عقل پریشان شود، ز حال بگردد
2 چون تو پسر مادر سپهر نزاید گرد جهان گر هزار سال بگردد
3 ماه نبیند ستارهای چو جبینت گر چه بسی بر سپهر زال بگردد
4 خط سیه میدمد ز رویت و زنهار! تا نگذاری که: گرد خال بگردد
5 عقل ندارد، که ترک روی تو گوید چشم نباشد، کزان جمال بگردد
6 در هوس بوسهٔ توایم ولی نیست زهره که کس گرد این سؤال بگردد
7 تن بزن، ای اوحدی، سخن چه فروشی؟ خوی بد نیکوان به مال بگردد