- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 پناه و قدوه شاهان عصر نصرت دین تویی که خاک درت کیمیای فرهنگ است
2 به گرد موکب قدرت نمی رسد گردون که در میانه مسافت هزار فرسنگ است
3 به ساعتی شکند رُمح تو طلسم عدو به پیش معجز موسی چه جای نیرنگ است؟
4 ز بس خسیسی در پهلوی مخالف تو گمان مبر که به جز خنجر تو را رنگ است
5 تو آن شهی که ز بیم سنان سر تیزت رخ سپهر چو روی سپر پر آژنگ است
6 زمانه پای رکابت ندارد اندر جنگ از آن عنان مرادت همیشه در جنگ است
7 به حکم آنک من از خاک درگهت دورم ز غصّه هر نفسم با زمانه صد جنگ است
8 مجال عذر فراخ است ازین جهت لیکن زبان نطق ندارم که وقت بس تنگ است
9 حدیث لنگی اشتر به عذر می شاید اگر به نکته نگیری که عذر هم لنگ است
10 تو را بقای ابد باد در نکو نامی که ملک و دین را از نام دشمنت ننگ است