- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 سرخیی کان ز نی تیر تو پیدا باشد رنگ خونابهٔ خم جگر ما باشد
2 رازها دارم و زان بیم که بدنام شود میکنم دوری از آن شوخ چو تنها باشد
3 چون دهم جان کفنم پینهٔ مرهم گردد بسکه از تیغ توام زخم بر اعضا باشد
4 ای خوش آن ناز که چون بر سر غوغا باشی اثر خنده ز لب های تو پیدا باشد
5 چون تو در دیده نشینی نرود اشک بلی کی رود طفل زجایی که تماشا باشد
6 میرم از دغدغه چون غیر نباشد پیدا که مبادا حرم وصل تواش جا باشد
7 گل گل از سنگ جنون گشت تن ما وحشی آری آری گل دیوانگی اینها باشد