رسید از سفر آن ماه از بابافغانی شیرازی غزل 507

بابافغانی شیرازی

آثار بابافغانی شیرازی

بابافغانی شیرازی

رسید از سفر آن ماه و چهره تاب گرفته

1 رسید از سفر آن ماه و چهره تاب گرفته چو برگ لاله رخش رنگ آفتاب گرفته

2 عرق روان ز بناگوش چون گلش بگریبان چنانکه پیرهنش نکهت گلاب گرفته

3 ز راه بادیه سرسبز و خرم آمده گویی که سر و قامتش از دست خضر آب گرفته

4 خوش آنکه یار سفر کرده آمدست بشبگیر هنوز بند قبا وا نکرده خواب گرفته

5 پیاده گشته ز اسپ و خرام کرده بگلشن فگنده برگ ره و ساغر شراب گرفته

6 ببین که رنگ عذار و طراوت گل رویش چگونه تابش خورشید بی نقاب گرفته

7 دم نظاره ی آن ماه نو رسیده فغانی فشانده اشک چو گلنار و سیم ناب گرفته

عکس نوشته
کامنت
comment