1 رمید از خواب چشمان عتاب آلوده بینیدش بخونم تشنه لبهای شراب آلوده بینیدش
2 برامد خواب کرده از چمن تا جان دهد عاشق نشان برگ گل بر روی خواب آلوده بینیدش
3 چه می پرسی که از بوی که پیراهن قبا کردی چو برگ گل گریبان گلاب آلوده بینیدش
4 ندارد شمع من تاب جواب گفت بیگانه لب خندان و گفتار حجاب آلوده بینیدش
5 بدشنامم زبان بیرون کند چون بوسهای خواهم مرا کشت آن پسر ناز جواب آلوده بینیدش
6 چه کس باشد فغانی تا نویسد نکته یی زان لب ز خون دل ورقهای کباب آلوده بینیدش