- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 رخش آتشم در درون میبرد دو زلفش ز عقلم برون میبرد
2 ندانم چه شد عقل و اندیشه را که عشقم به سوی جنون میبرد
3 دلم را که پر بود از عقل و هوش دو چشم تواَش با فسون میبرد
4 به پابوس تو سرو را آب جوی به زنجیرها سرنگون میبرد
5 اگر شاهدی برد جان از لبت ز زنجیر زلف تو چون میبرد