رابعه یک روز از عطار نیشابوری الهی نامه 3142

عطار نیشابوری

آثار عطار نیشابوری

عطار نیشابوری

رابعه یک روز در وقت بهار

1 رابعه یک روز در وقت بهار شد درون خانهٔ تاریک و تار

2 سر فرو برد از همه عالم بزیر همچنان میبود خوش خوش تا بدیر

3 پیش او شد زاهدی گفت این زمان خیز بیرون آی وبنگر در جهان

4 تا ببینی صنع رنگارنگ او چند باشی بیش ازین دلتنگ او

5 رابعه گفتش که تو در خانه آی تا به بینی صانع ای دیوانه رای

6 تا چه خواهم کرد صنع بحر و بر صانعم نقدست با صنعم مبر

7 گر بصانع در دلت راهی بود در بر آن صنع چون کاهی بود

8 چون کسی را این چنین راهیست باز از چه باید کرد بر خود ره دراز

9 کعبهٔ جان روی جانان دیدنست روی او در کعبهٔ جان دیدنست

10 گر چنین بینی جهان بین خوانمت ورنه نابینای بی دین خوانمت

عکس نوشته
کامنت
comment