- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 قباد آمد و تاج بر سر نهاد همه روی گیتی ازو گشت شاد
2 چنو نامداری نبود ازکیان به آوردگه بود شیر ژیان
3 به فرهنگ و دانش سرآمد بدی به هر کار مغرور بر خود شدی
4 به هر نوظهوری نظر داشتی به هر تازه چرخی گذر داشتی
5 زقوم فتالیت بگرفت باج ازو یافت آیین مزدک رواج
6 همی خواست دین نو آرد پدید سراسر بریدند از وی امید
7 بزرگان و آزادگان را براند مغان را به نیکی بر خود نخواند
8 یکی رستخیزی نمودند سخت فرود آوریدند او را زتخت
9 به جایی نهادند او را مقام که زندان فراموشیش بود نام
10 از آن دز اگرنام بردی کسی دگر زین جهان برنخوردی بسی