جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

جلال الدین محمد مولوی(مولانا)
جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

قرابه از جلال الدین محمد مولوی(مولانا) غزل 2386

غزل 2386 ام از 6329 غزلیات

قرابه باز دانا هش دار آبگینه

1 قرابه باز دانا هش دار آبگینه تا در میان نیفتد سودای کبر و کینه

2 چون شیشه بشکنی جان بسیار پای یاران مجروح و خسته گردد این خود بود کمینه

3 وآنگه که مرهم آری سر را به عذر خاری بر موزه محبت افتد هزار پینه

4 بفزا شراب و خوش شو بیرون ز پنج و شش شو مگذار ناخوشی را گرد سرای سینه

5 نی زان شراب خاکی بل کز جهان پاکی از دست حق رسیده بی‌واسطه قنینه

6 در بزمگاه وحدت یابی هر آنچ خواهی در رزمگاه محنت که آن نه و که این نه

7 جانی که غم فزودی از شمس حق تبریز نو نو طرب فزاید بی‌کهنه‌های دینه

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر قرابه باز دانا هش دار آبگینه

شاعر شعر قرابه باز دانا هش دار آبگینه چه کسی است ؟

شاعر شعر قرابه باز دانا هش دار آبگینه جلال الدین محمد مولوی(مولانا) می باشد.

شعر قرابه باز دانا هش دار آبگینه در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 7 سروده شده است.

قالب شعر قرابه باز دانا هش دار آبگینه چیست ؟

قالب شعر قرابه باز دانا هش دار آبگینه غزل است

مضمون اصلی شعر قرابه باز دانا هش دار آبگینه چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, عارفانه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, عارفانه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی است.
بنر