- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
قالالله تعالی قل لئن اجتمعتالانس والجن علی ان یأتوا به مثل هذاالقرآن لایأتون به مثله ولو کان بعضهم لبعض ظهیراً، و قال عزّ من قائل. ولاحبة فی ظلماتالارض ولا رطب ولا یابس الّا فی کتاب مبین، و قال النبی علیهالسلام: القرآن غنی لافقر بعده و لاغنی دونه، و قال علیهالسلام: القرآن هوالدواء من کل دواء الّا الموت. و قال ایضا: اهل القرآن هم اهلالله و خاصته، و قال ایضا صلواتالله وسلامه علیه اصدق الحدیث کتابالله، و قال احمدبن حنبل: القرآن کلامالله غیر مخلوق و من قال مخلوق فهو کافربالله العظیم. ,
2 سخنش را ز بس لطافت و ظرف صدمت صوت نی و زحمت حرف
3 صفتش را حدوث کی سنجد سخنش در حروف کی گنجد
4 وهم حیران ز شکل صورتهاش عقل واله ز سِرّ سورتهاش
5 مغز و نغز است حرف و سورت او دلبر و دلپذیر صورت او
6 زان گرفته مقیم قوّت و قوت زادهٔ ملک و دادهٔ ملکوت
7 سرّ او بهر حلّ مشکلها روح جانها و راحت دلها
8 دل مجروح را شفا قرآن دل پر درد را دوا قرآن
9 تو کلام خدای را بیشک گر نئی طوطی و حمار و اِشَک
10 اصل ایمان و رکن تقوی دان کان یاقوت و گنج معنی دان
11 هست قانون حکمت حکما هست معیار عادت علما
12 نزهت جانها ستایش اوست سلوت عقلها نمایش اوست
13 آیت او شفای جان تقی رایتش درد و اندهان شقی
14 عقل و نفس از نهاد او حاجز فصحا از طریق آن عاجز
15 عقل کل را فکنده در شدّت نفس کل را نشانده در عدّت