- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 قلندران که به تسخیر آب و گل کوشند ز شاه باج ستانند و خرقه می پوشند
2 به جلوت اند و کمندی به مهر و مه پیچند به خلوت اند و زمان و مکان در آغوشند
3 بروز بزم سراپا چو پرنیان و حریر بروز رزم خود آگاه و تن فراموشند
4 نظام تازه بچرخ دو رنگ می بخشند ستاره های کهن را جنازه بر دوشند
5 زمانه از رخ فردا گشود بند نقاب معاشران همه سر مست بادهٔ دوشند
6 بلب رسید مرا آن سخن که نتوان گفت بحیرتم که فقیهان شهر خاموشند