جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

جلال الدین محمد مولوی(مولانا)
جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

دلا از جلال الدین محمد مولوی(مولانا) غزل 2662

غزل 2662 ام از 6329 غزلیات

دلا رو رو همان خون شو که بودی

1 دلا رو رو همان خون شو که بودی بدان صحرا و هامون شو که بودی

2 در این خاکستر هستی چو غلطی در آتشدان و کانون شو که بودی

3 در این چون شد چگونه چند مانی بدان تصریف بی‌چون شو که بودی

4 نه گاوی که کشی بیگار گردون بر آن بالای گردون شو که بودی

5 در این کاهش چو بیماران دقی به عمر روزافزون شو که بودی

6 زبون طب افلاطون چه باشی فلاطون فلاطون شو که بودی

7 ایم هو کی اسیرانه چه باشی همان سلطان و بارون شو که بودی

8 اگر رویین تنی جسم آفت توست همان جان فریدون شو که بودی

9 همان اقبال و دولت بین که دیدی همان بخت همایون شو که بودی

10 رها کن نظم کردن درها را به دریا در مکنون شو که بودی

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر دلا رو رو همان خون شو که بودی

شاعر شعر دلا رو رو همان خون شو که بودی چه کسی است ؟

شاعر شعر دلا رو رو همان خون شو که بودی جلال الدین محمد مولوی(مولانا) می باشد.

شعر دلا رو رو همان خون شو که بودی در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 7 سروده شده است.

قالب شعر دلا رو رو همان خون شو که بودی چیست ؟

قالب شعر دلا رو رو همان خون شو که بودی غزل است

مضمون اصلی شعر دلا رو رو همان خون شو که بودی چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, مرگ قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, مرگ است.
بنر