- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 پورا بسلطنت رسی این پند گوش کن تاج سر از غبار در میفروش کن
2 گفتار من که هست چو لولوی شاهوار مرجان گوش جان حقیقت نیوش کن
3 هوش ترا مشاهده سر غیب نیست خواهی بسر غیب رسی ترک هوش کن
4 گسترده است سفره دولت ببار دل ای خاکسار بارگه فقر نوش کن
5 حق ناخدای کشتی دریای زندگیست ای ابر ریزش آور و ای بحر جوش کن
6 ای در بر تو جامه زربفت خسروی روی ملاطفت بمن ژنده پوش کن
7 معشوق شاهد دل و مشهور دیده است با خویش گفتگو کن و ترک سروش کن
8 ای خرقه کمال بدوش ولایتت جان مرا ردای عنایت بدوش کن
9 جوش و خروش رعد درین گوش بی صداست ای سینه هر چه خواهی جوش و خروش کن
10 نقش خط نگار که دیباچه بقاست از دل بخوان و ترک خطوط و نقوش کن