پورا بسلطنت رسی این پند از صفای اصفهانی غزل 124

صفای اصفهانی

آثار صفای اصفهانی

صفای اصفهانی

پورا بسلطنت رسی این پند گوش کن

1 پورا بسلطنت رسی این پند گوش کن تاج سر از غبار در میفروش کن

2 گفتار من که هست چو لولوی شاهوار مرجان گوش جان حقیقت نیوش کن

3 هوش ترا مشاهده سر غیب نیست خواهی بسر غیب رسی ترک هوش کن

4 گسترده است سفره دولت ببار دل ای خاکسار بارگه فقر نوش کن

5 حق ناخدای کشتی دریای زندگیست ای ابر ریزش آور و ای بحر جوش کن

6 ای در بر تو جامه زربفت خسروی روی ملاطفت بمن ژنده پوش کن

7 معشوق شاهد دل و مشهور دیده است با خویش گفتگو کن و ترک سروش کن

8 ای خرقه کمال بدوش ولایتت جان مرا ردای عنایت بدوش کن

9 جوش و خروش رعد درین گوش بی صداست ای سینه هر چه خواهی جوش و خروش کن

10 نقش خط نگار که دیباچه بقاست از دل بخوان و ترک خطوط و نقوش کن

عکس نوشته
کامنت
comment