-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 بیچاره کسی که زر ندارد وز معدن زر خبر ندارد
2 بیچاره دلی که ماند بیتو طوطیست ولی شکر ندارد
3 دارد هنر و هزار دولت افسوس که آن دگر ندارد
4 میگوید دست جام بخشش ما بدهیمش اگر ندارد
5 بر وی ریزییم آب حیوان گر آب بر آن جگر ندارد
6 بی برگان را دهیم برگی زان برگ که شاخ تر ندارد
7 آنها که ز ما خبر ندارند گویند دعا اثر ندارد
8 نزدیک آمد که دیده بخشیم آن را که به ما نظر ندارد
9 خاموش که مشکلات جان را جز دست خدای برندارد