1 دردمندی فقیر اگر یابی به کرم درد او دوا فرما
2 وعده گر دهی به درویشی وعدهٔ خویش را وفا فرما
3 این نصیحت قبول اگر افتد دولتی دان و یاد ما فرما
1 چو تو به ما نرسیدی تو را ز ما چه خبر ولی ندیده کسی را ز اولیا چه خبر
2 مرو به خود به خود آ تا خدای خود بینی بیا بگو که تو را از خود و خدا چه خبر
1 در موج و حباب آب دریاب آن آب در این حباب دریاب
2 در آینهٔ مه منور نور رخ آفتاب دریاب
1 سالها در سفر به سر گشتیم عاشقانه به بحر و برگشتیم
2 تا ببینیم نور دیدهٔ خود پای تا سر همه نظر گشتیم