صیقل دل از غبار خاکساری از اسیر شهرستانی غزل 674

اسیر شهرستانی

آثار اسیر شهرستانی

اسیر شهرستانی

صیقل دل از غبار خاکساری یادگیر

1 صیقل دل از غبار خاکساری یادگیر آب و رنگ از همت باد بهاری یادگیر

2 بی تکلف مشربی پر مبتذل شد جان من درسی از الفت بخوان حرفی ز یاری یادگیر

3 آرمیدن نشئه می آرد بقدر انتظار شیوه آسودگی از بیقراری یادگیر

4 سوخت جانت شد غبارت دود از این سودای خام ترک صیادی کن و مطلب شکاری گیر

عکس نوشته
کامنت
comment