1 پستهٔ آن ماه مروارید گوش چون بخندد بشکند بازار نوش
2 صورت او مایهٔ لطفست و ناز پیکر او سایهٔ عقلست و هوش
3 نرگس جادو فریبش سحر پاش سنبل هاروت بندش لاله پوش
4 چون مگس برسر نهد هر لحظه دست از لب چون لعل او شکر فروش
5 در غم او باز دیگ سینه را آتشی کردم، که ننشیند ز جوش
6 خاطر ما کی خراشیدی چنین؟ گر به گوش او رسیدی این خروش
7 دوش آب دیده از سر میگذشت در غم آن زلفهای تا به دوش
8 اوحدی، تا کی کشی بار غمش؟ از کشش چون نیست سودی، پس مکوش
9 گر به قولت گوش میدارد، بنال ور سخن در وی نمیگیرد، خموش