-
لایک
-
ذخیره
- سوالات متداول
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 پیر میخانه پی دعوت مستان چو درآید حق کند عفو گناهان در رحمت بگشاید
2 پرده برجا نگذارد همه افلاک بسوزد آه مستی سحر از سینه سوزان چو برآید
3 ساقیا ما همه عطشان و تو خود خضر زمانی تو مسیحی و همه خلق چنین مرده نشاید
4 این چه جلاد که کس از دم تیغش نگریزد وین چه صیاد که وحشی بکمندش بگراید