- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 آفت سر و برگ هوس آرایی جاه است سر باختن شمع ز سامانکلاه است
2 غافل مشو از فیض سیهروزی عشاق نیل شب ما غازهکش چهرهٔ ماه است
3 با حسن تو آسان نتوانگشت مقابل حیرت چقدر آینه را پشت و پناه است
4 یک چشم تر آوردهام از قلزم حیرت اینکشتی آیینه پر از جنس نگاه است
5 افسوسکه در غنچه و بو فرق نکردم دل رفت و من دلشده پنداشتم آه است
6 تا هست نفس رنگ به رویم نتوانیافت تحریک هوا بال و پر وحشت کاه است
7 کو خجلت عصیانکه محیطکرمش را آرایش موج، از عرق شرمگناه است
8 زان جلوه به خود ساخت جهانی چه توانکرد شب پرتو خورشید در آیینهٔ ماه است
9 جزسازنفس غفلت دل را سببی نیست این خانه چو داغ از اثر دود سیاه است
10 آنجاکه تکبرمنشان ناز فروشند ماییم و شکستی که سزاوارکلاه است
11 هرچند جهان وسعت یکگام ندارد اما اگر از خویش برآیی همه راه است
12 زندان جسد منظر قرب صمدی نیست معراج خیالی تو و ره در بن چاه است
13 از جلوهکسی ننگ تغافل نپسندد بیدل مژه بر هم زدنت عجز نگاه است