هلاکم ساز گر بر خاطرت باری از وحشی بافقی غزل 130

وحشی بافقی

آثار وحشی بافقی

وحشی بافقی

هلاکم ساز گر بر خاطرت باری ز من باشد

1 هلاکم ساز گر بر خاطرت باری ز من باشد که باشم من که بار خاطر یاری ز من باشد

2 گذاریدم همانجایی که میرم بر مداریدم نمی‌خواهم که بر دوش کسی باری ز من باشد

3 حلالی خواستم از جمله یاران قاتل من کو که خواهم عذر او گر گاهش آزاری ز من باشد

4 ز اشک ناامیدی برد مژگان آب و می‌ترسم که ناگه بر سر راه کسی خاری ز من باشد

5 به کویش گر ندارم صوت عشرت غم مخور وحشی مرا این بس که آنجا نالهٔ زاری ز من باشد

عکس نوشته
کامنت
comment