-
لایک
-
ذخیره
- سوالات متداول
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 اهل معنی همه جان هم و جانان همند عین هم قبله هم دین هم ایمان همند
2 در ره حق همگی هم سفر و همراهمند زاد هم مرکب هم آب هم و نان همند
3 همه بگذشته ز دنیا به خدا رو کرده هم عنان در ره فردوس رفیقان همند
4 همه از ظاهر و از باطن هم آگاهند آشکارای هم و واقف اسرار همند
5 عقل کلشان پدر و مادرشان نفس کلست همه ماننده بهم نادر و اخوان همند
6 همه آئینهٔ هم صورت هم معنی هم همه هم آینه هم آینهداران همند
7 مرهم زخم همند و غم هم را غمخوار چارهٔ درد هم و مایهٔ درمان همند
8 یکدیگر را همه آگاهی و نیکوخواهی در ره صدق و صفا قوت ایمان همند
9 همه چون حلقهٔ زنجیر بهم پیوسته دم بدم در ره حق سلسله جنبان همند
10 بر کسی بار نه و بارکش یکدیگرند خار جان و دل خویشند و گلستان همند
11 یکدیگر را سپرند و جگر خود را تیر بدل خوش همه دشوار خود آسان همند
12 همه بر خویش ستادند و ستاد اخوان را ماتم خویش و خرمی جان همند
13 دل هم دلبر هم یار وفا پیشه هم چشم و گوش هم و دلدار و نگهبان همند
14 گر بصورت نگری بیسر و بیسامانند ور بمعنی نظر آری سر و سامان همند
15 هریکی در دگری روی خدا میبیند همچو آئینه همه واله و حیران همند
16 حسن و احسان یکی از دیگری بتوان دید مظهر حسن هم و مشهد احسان همند
17 همه در روی هم آیات الهی خوانند همه قرآن هم و قاری قرآن همند
18 طرب افزای هم و چاره هم در هر گاه مایهٔ شادی هم کلبهٔ احزان همند
19 غزل دیگر اگر فیض بگوید بد نیست شرح حال دگران را که غم جان همند