- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 صبر مرا آینه بیماریست آینه عاشق غمخواریست
2 درد نباشد ننماید صبور که دل او روشن یا تاریست
3 آینه جوییست نشان جمال که رخم از عیب و کلف عاریست
4 ور کلفی باشد عاریتیست قابل داروست و تب افشاریست
5 آینه رنج ز فرعون دور کان رخ او رنگی و زنگاریست
6 چند هزاران سر طفلان برید کم ز قضا دردسری ساریست
7 من در آن خوف ببندم تمام چون که مرا حکم و شهی جاریست
8 گفت قضا بر سر و سبلت مخند کاین قلمی رفته ز جباریست
9 کور شو امروز که موسی رسید در کف او خنجر قهاریست
10 حلق بکش پیش وی و سر مپیچ کاین نه زمان فن و مکاریست
11 سبط که سرشان بشکستی به ظلم بعد توشان دولت و پاداریست
12 خار زدی در دل و در دیدشان این دمشان نوبت گلزاریست
13 خلق مرا زهر خورانیدهای از منشان داد شکرباریست
14 از تو کشیدند خمار دراز تا به ابدشان می و خماریست
15 هیزم دیک فقرا ظالمست پخته بدو گردد کو ناریست
16 دم نزدم زان که دم من سکست نوبت خاموشی و ستاریست
17 خامش کن که تا بگوید حبیب آن سخنان کز همه متواریست