-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 صبر در عشق تو جانا هله تا چند کنم من که مردم ز غمت حوصله تا چند کنم
2 تا سر زلف پریشان تو دیدم گفتم از پریشانی خاطر گله تا چند کنم
3 روزگاریست که با زلف تو در کشمکشم پنجه در پنجهٔ یک سلسله تا چند کنم
4 بامیدی که بیفتم عقب محمل دوست جای در جلد سگ قافله تا چند کنم
5 گاه قربانی جانست بتقصیر نگاه بطواف حرمت هروله تا چند کنم
6 بعد از این بایدم از سر، بره عشق شتافت سعی با پای پر از آبله تا چند کنم
7 مُفتی از حرمت می گفت من از حکمت وی بحث با جاهل این مسأله تا چند کنم
8 من که هنگام فریضه سگم اندر بغل است بیخود از بهر ریا نافله تا چند کنم
9 جانش آمد بلب و باز صبوحی میگفت صبر در عشق تو جانا هله تا چند کنم