صبر با عشق از جلال الدین محمد مولوی غزل 989

جلال الدین محمد مولوی

آثار جلال الدین محمد مولوی

جلال الدین محمد مولوی

صبر با عشق بس نمی‌آید

1 صبر با عشق بس نمی‌آید عقل فریادرس نمی‌آید

2 بیخودی خوش ولایتیست ولی زیر فرمان کس نمی‌آید

3 کاروان حیات می‌گذرد هیچ بانگ جرس نمی‌آید

4 بوی گلشن به گل همی‌خواند خود تو را این هوس نمی‌آید

5 زانک در باطن تو خوش نفسیست از گزاف این نفس نمی‌آید

6 بی خدای لطیف شیرین کار عسلی از مگس نمی‌آید

7 هر دمی تخم نیکوی می‌کار تا نکاری عدس نمی‌آید

8 هیچ کردی به خیر اندیشه که جزا از سپس نمی‌آید

9 بس کن ایرا که شمع این گفتار جانب هر غلس نمی‌آید

عکس نوشته
کامنت
comment