یاران خدای را به سوی او گذر از وحشی بافقی غزل 213

وحشی بافقی

آثار وحشی بافقی

وحشی بافقی

یاران خدای را به سوی او گذر کنید

1 یاران خدای را به سوی او گذر کنید باشد کش این خیال ز خاطر بدر کنید

2 در ما ز دست آتش و بر عزم رفتن است چون آه ما زبان خود آتش اثر کنید

3 آتش زبان شوید و بگویید حال ما هنگام حال گفتن ما دیده تر کنید

4 از حال ما چنانکه درو کارگر شود آن بی‌محل سفر کن ما را خبر کنید

5 منعش کنید از سفر و در میان منع اغراق در صعوبت رنج سفر کنید

6 گر خود شنید جان ز من و مژده از شما ور نشنود مباد که اینجا گذر کنید

7 وحشی گر این خبر شنود وای بر شما از آتش زبانه کش او حذر کنید

عکس نوشته
کامنت
comment