- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 یاران خدای را به سوی او گذر کنید باشد کش این خیال ز خاطر بدر کنید
2 در ما ز دست آتش و بر عزم رفتن است چون آه ما زبان خود آتش اثر کنید
3 آتش زبان شوید و بگویید حال ما هنگام حال گفتن ما دیده تر کنید
4 از حال ما چنانکه درو کارگر شود آن بیمحل سفر کن ما را خبر کنید
5 منعش کنید از سفر و در میان منع اغراق در صعوبت رنج سفر کنید
6 گر خود شنید جان ز من و مژده از شما ور نشنود مباد که اینجا گذر کنید
7 وحشی گر این خبر شنود وای بر شما از آتش زبانه کش او حذر کنید