- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 بهشت جاودانی نورباغ است که این معموره را چشم و چراغ است
2 چنارش دست بر دل میگذارد دماغ ناز سرو و گل ندارد
3 نباشد لاله را پیش گل آن حال که پوشد از ته دل، جامه آل
4 کف تاکش مگر مغز خود افشرد؟ که حسن پنجه خورشید را برد
5 شکسن شاخ را دل کی دهد بار؟ هوا گو مومیایی را نگه دار
6 نسیمش کز رطوبت نیست خالی شکسته شیشه بیاعتدالی
7 تعالی الله چه باغ دلپسندست که از سروش قیماتها بلندست
8 بود خاکش عبیر طره حور ازین گلزار بادا چشم بد دور