از حد گذشت جلوه فروهل نقاب از نیر تبریزی غزل 10

نیر تبریزی

آثار نیر تبریزی

نیر تبریزی

از حد گذشت جلوه فروهل نقاب را

1 از حد گذشت جلوه فروهل نقاب را زین تیره روز تر مپسند آفتاب را

2 معذورمی ایصنم همه گر تندی است وجور مستی و از خطا نشناسی صواب را

3 میگفت دل چو میزدمش بوسه بر دهان باید کشید تلخی این شکر اب را

4 تا شست چشم مست تو تیر و کمان گرفت از چشم فتنه برد تمنای خواب را

5 گفتم میانه دولت چیست گفت هیچ ای من ببوسم آن لب شیرین جواب را

6 بردی چو هوش من ز سر ایدوست دستگیر دانی که اختیار نباشد خراب را

7 هرگز درم درآید و پندارمش که اوست چون تشنه ای که آب شمارد سراب را

8 رشگ آیدم که افتد از او سایه بر زمین ای آسمان دریچه به بند آفتاب را

9 زاهد ز ذوق حور برقص است و در نماز دیگر مگو که عشق نباشد دواب را

10 نیر شکیب از او بتغافل توان نمود از یاد تشنه گر بتوان برد آب را

عکس نوشته
کامنت
comment